یگانهیگانه، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

یگانه بی بابای من

شروع مدرسه یگانه

1392/7/1 15:21
495 بازدید
اشتراک گذاری

 

امروز دخترم یگانه را بدرقه مدرسه کردم امروز خیلی احساس تنهایی کردم ولی خودم را کنترل

کردم تا یگانه من شاد باشه بلاخره راضی شد بره پیش دبستانی خدایا نمی دانم چی بگم

امروز من به تنهایی شاهد رفتن به مدرسه دخترم شدم امروز چیزهایی من دیدم که مهدی

جان هم می خواست ببینه کجایی تا ببینی دخترمون بزرگ شده اون توی لباس صورتی

ماه شده بود مهدی جان من تمام سعی ام و تلاشم را می کنم تا دخترم باعث افتخار

تو و خودم بشه روزی بشه که شاهد این افتخارات باشم من می توانم با سعی و تلاش و دست

رنج خودم دخترم را به جایی برسانم که تو هم به من افتخار کنی امسال دومین پاییزی هست

که من به تو شروع کردم امسال هم بدون تو ریختن برگ های درخت را می بینم

یگانه جان بیگانه من مادر را ببخش اگر برای تو کمبودی گذاشته من را ببخش چون دستم

خالی هست ولی دلی پر از عشق دارم که همش تقدیم به تو می کنم

یگانه بیگانه من

پسندها (1)

نظرات (8)

مامان سيد محمد سپهر
1 مهر 92 15:53
خواهش مي كنم ..عزيز دلم خوشحال شدم كه يگانه جان را فرستادين پيش دبستاني
مامان طاها
1 مهر 92 15:54
سلام خانومی تبریک میگم بابت رفتن یگانه جون به مدرسه و متاسفم به خاطر از دست دادن همسرتون. ولی شما باید به زندگی امیدوار باشید و به خدای مهربان توکل کنید. و قبل از همه اسم وبلاگتون رو عوض کنید. شما نباید خودتون رو ببازید و باید به اینده ی روشن امیدوار باشید و تلاش کنید برای شاد زندگی کردن.انشاالله
یسنا نفس مامان و بابا
1 مهر 92 16:22
سلام عزیز دلم.الهی بمیرم من.خیلی متاثر شدم وقتی مطالبت رو خوندم.ولی اینو بدون هیچکس بدون مشکل نیست.ایشالله خدا همیشه هوای دختر نازت رو داشته باشه.اگه فضولی نباشه میتونم بپرسم اهل کدوم شهرستان هستی؟


عزیزم خدا نکنه من کرمان زندگی می کنم
مامان پارسا و پرهام
1 مهر 92 16:32
من امروز دستها را برده ام بالا و از عمق وجود خود خدایم را صدا کردم نمیدانم چه می خواهی ولی امروز برای تو برای رفع غمهایت,برای قلب زیبایت برای آرزوهایت به درگاهش دعا کردم و میدانم خدا از آرزوهایت خبر دارد یقین دارم دعاهایم اثر دارد............
هیچ سرمایه ای تو دنیا بالاتر از عشق مادر به فرزندش نیست مطمئن باش دوست خوبم


قربون اون دل مهربونت برم عزیزم همین که به فکرم هستی یک دنیا ممنون
مامان پارسا و پرهام
1 مهر 92 16:32
به وب ما سر بزنی خوشحال میشیم
مامان پارسا و پرهام
1 مهر 92 16:59
خانمی من شما رو لینک کردم اگر کمکی از دست من بر میاد همه جوره در خدمت یگانه جون هستیم من تهران هستم اما فاصله ها مهم نیست مهم دلمه که احساس نزدیکی میکنه خلاصه که یگانه جونم مثل بچه های خودم هیچ فرقی نداره هر کمکی باشه کوچیکشم انجام میدم شما هم مامانیفقط به خدا توکل کن و از او بخواه سختیهای مسیرو برات هموار کنه/ یا علی در پناه حق باشید/
مامان سيد محمد سپهر
2 مهر 92 15:14
عزيز دلم چه خبر از يگانه جان؟از پيش دبستاني راضي ان


ُسلام دوست عزیز فعلا می ره اره راضی هست شکر خدا
مامان سيد محمد سپهر
7 مهر 92 9:58
سلام خانومي.....اميدوارم دانشگاه رفتن گل دختر را ببينين