یگانهیگانه، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

یگانه بی بابای من

خرید و عید فطر

1392/5/21 10:34
306 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.com

سلام دختر عزیزم یگانه

عید فطر هم مبارک و طاعات و عبادتون قبول حق و التماس دعا

روز پنجشنبه از مدیر شرکتم به هر بدبختی بود نصف حقوقم را گرفتم تا حداقل برای یگانه جان لباسی

تهیه کنم اخه دوست داشتم عیدی لباس نو تنش باشه عصر با هم رفتیم بیرون خیابان رسالت اخه

یکی از همسایه هامون گفت اونجا می شه لباس ارزون با قیمت مناسب پیدا کرد خیلی شلوغ بود

یک شلوار کتان و یک بلوزی برای یگانه انتخاب کردم ولی یگانه توی دلش نبود اخه یک پیراهنی توی

خیابان شریعتی دیده بود اون را می خواست واقعا قیمتش بالا بود بهش قول دادم که ماه دیگر برایش

بخرم ولی در عوض یک جفت کفش اسپرت هم برایش گرفتم خدا را شکر مناسب در اومد

یک جعبه شرینی و یک خربزه هم خریدم امدیم خونه می خواستم عیدی با دخترم تنهای تنها باشم

عصر جمعه هم رفتیم مزار خیلی اشک رختیم برای تنهای خودم و بی پناهی دخترم

خدایا تو بالا نظاره گر هستی کمک کنننننننننن

فقط تو تو تو می توانی کمکمان کنییییییییییییییییی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان سیما
21 مرداد 92 12:12
سلام عزیز دلم ،خیلی تلخه و بدتر اینه که نتونستی خودت را با شرایطت وفق بدی .اینطوری هم خودت و هم دختر نازت اذیت میشید و دخترت را افسرده بار میاری .باید قوی باشی و سعی کنی شادیت را بیشتر کنی و دختر شادی پرورش بدید .چرا از اطرافیاتت ،خانواده خودتون و یا شوهرتون کمک نمی گیرید لازم نیست تنهائی تحمل کنی .البته اگه مایل باشید مشخصات کاملت را برام ایمیل کن تا بیشتر دوست بشیم .
مانی محیا
23 مرداد 92 10:15
عزیزم خیلی ناراحت شدم. تورو خدا اینقدر این مسئله رو بهم نزن. فکر کن خودتی و یگانه اصلا کسی نبوده... تونستی پارسال شهریور بیماری باباعلی رو بخون


اره عزیزم خیلی سخت بود ممنون که به من سر زدید
عروسکهام پرنیا وپانیا
25 مرداد 92 19:58
عزیزم امیدوارم خدا شما وعزیزانشو برای دختر نازتون نگهه داره